در این مقاله قصد داریم تا به اختصار به بررسی قدیمی ترین کورههای سفالگری شناخته شده بپردازیم و روند جذاب تکامل این فناوری در طول هزاران سال در نقاط مختلف جهان را مورد ارزیابی و واکاوی قرار دهیم. در انتها نیز با ذکر مثالهایی به بررسی چگونگی تاثیرگذاری آن بر توسعه تمدنهای اولیه و تعاملات میان آنها خواهیم پرداخت.
از دیرباز تا به حال، سفالگری نقش مهمی را در توسعه تمدن انسانی ایفا کرده است و به عنوان یکی از قدیمیترین هنرها و صنایع دستی بشر به ابزاری کاربردی برای بیان خلاقیتها، آداب، رسوم و سنن در فرهنگهای مختلف بدل شده است. مطالعه کورههای سفالگری باستانی نه تنها به ما درک بهتری از فناوریها و مهارتهای پیشینیان ارائه میدهد بلکه میتواند منجر به دستیابی به اطلاعات ارزشمندی درباره چگونگی شکلگیری تعاملات اقتصادی-فرهنگی جوامع باستانی نیز باشد.
آنچه می خوانید:
پیشینههای تاریخی سفالگری
ریشههای سفالگری در دوره نوسنگی قرار دارد، زمانی که جوامع انسانی از زندگی کوچنشینی به کشاورزی و یکجانشینی روی آوردند. در نتیجه این تغییر، نیاز بشر به توسعه ظروف مقاوم برای ذخیرهسازی آب و مواد غذایی افزایش یافت. اولین شواهد از سفالگری به حدود ۲۰۰۰۰ سال پیش در چین بازمیگردد که در آن قطعاتی از ظروف سرامیکی کشف شده است.
این کشفیات نشان میدهند که انسانها در این دوره از خاک رس و آتش برای ساختن ظروف استفاده میکردند. شایان ذکر است بر مبنای حفاریها و یافتههای اخیر باستانشناسان، قدیمیترین شواهد سفالگری در ایران نیز به حدود 8000 سال قبل بازمیگردد. آثار سفالی کشف شده در نواحی غرب زاگرس و لرستان، نواحی جنوبی دریای خزر (مازندران و گیلان) و همچنین تپههای سیلک، حسنلو و زاغه، نشاندهنده قدمت و گستره هنر سفالگری در سراسر ایران است.
با گذر زمان تکنیکهای سفالگری نیز به مرور توسعه یافتند. ساخت کورهها یک گام مهم رو به جلو در تولید سفال بود. کورهها امکان دستیابی به دماهای بالاتر و کنترل شدهتری نسبت به آتشهای باز را فراهم میکردند که منجر به تولید محصولات سرامیکی مقاومتر و متنوعتری میشد. قدیمیترین کورهها که در نقاط مختلف جهان نظیر چین، مصر، بینالنهرین (عراق امروزی) و ایران توسط باستانشناسان کشف شدهاند، دانش تمدنهای باستانی را در تلاش برای بهبود سفالگری نشان میدهند.
نخستین کورههای سفالگری
نخستین کورههای سفالگری موسوم به کورههای گودالی (pit kilns)، ساختارهای سادهای داشتند و اغلب شامل گودالهایی در زمین بودند که با سنگها و خاک رس و برخی مواد قابل اشتعال پوشیده میشدند. کورههای گودالی در مناطق مختلفی از جمله خاور نزدیک، جنوب و جنوب شرق آسیا یافت شدهاند و قدمت آنها به حدود ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح (حدودا 8000 سال پیش) برمیگردد. این نوع کورهها دماهای نسبتاً پایینی تولید میکردند و کنترل حرارت در آنها دشوار بود. با این حال، آنها گام اولیه مهمی در مسیر تکامل تکنولوژی کورههای سفالگری محسوب میشوند.
نسل بعدی کورههای اولیه باستانی، کورههای تپهای (mound kilns) بودند که حالت پیشرفتهتری از کورههای گودالی بودند. این نوع کورهها به شکل گنبدی و با پوششی از خاک و علف طراحی میشدند. این پوشش به عنوان عایق حرارتی عمل مینمود که منجر به ایجاد یک محیط گرمتر و کنترلشدهتر نسبت به کورههای پیش از خود (کورههای گودالی) میشد.
از مشکلات این کورهها مصرف غیربهینه سوخت و همچنین عدم توانایی در رسیدن به دماهای بالا و کنترل دقیق دما بود که بر کیفیت نهایی سفال تأثیر میگذاشت. این نوع کورهها در عصر نوسنگی در مناطق مختلفی از جهان باستان استفاده میشدند و گفتنی است که امروزه نیز حتی در برخی مناطق روستایی (به خصوص در آفریقا و برخی نواحی خاور دور) این روش باستانی را حفظ نمودهاند.
یکی از مهمترین اکتشافات باستانشناسی مربوط به کورههای باستانی تمدن یانگشائو (Yangshao) در چین انجام شده است که به حدود ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح برمیگردد. ساختار این کورههای باستانی کشف شده به مراتب پیچیدهتر از کورههای گودالی اولیه و مجهز به سیستم دودکشها و دریچههایی برای تهویه و کنترل جریان هوا بودند. این سیستمها با کمک به خروج دود و گازهای حاصل از سوخت باعث میشدند تا حرارت بهطور یکنواخت در کوره توزیع شود. وجود چنین کورههایی نشاندهنده درک پیشینیان از فناوری سفال بود. سوخت مورد استفاده در کورههای سفالگری عمدتاً از چوب و کاه بود اما با گذر زمان، استفاده از زغال سنگ نیز رایج شد که حرارت بیشتری تولید و به پخت بهتر سفالها کمک میکرد.
تکامل طراحی کورهها
در گذر زمان و با توسعه فناوری ساخت کورهها، کورههای پیشرفتهتری موسوم به کورههای با هوای بالارو (updraft kilns) ایجاد شدند که از یک محفظه برای نگهداری سفال و یک محفظه آتش جداگانه برای تولید حرارت استفاده میکردند. این یک جهش بسیار مهم در فناوری ساخت کورهها بود. در این کورهها، دیوارهای کوره از آجر یا سنگ ساخته میشود تا بتواند دماهای بالا را تحمل کند. بخش تحتانی کوره به عنوان اتاق سوختگیری عمل میکند و معمولاً دارای یک درب برای وارد کردن سوخت و تنظیم جریان هوا است. بخش فوقانی کوره نیز به عنوان اتاق پخت عمل میکند. این کورهها به گونهای طراحی شدهاند که هوا و دود ناشی از سوخت از بخش تحتانی کوره رو به بالا جریان یابد و سپس از طریق دودکش یا خروجیهای جانبی از کوره خارج شود.
این جریان طبیعی هوا به ایجاد حرارت یکنواخت و کنترل دقیقتر دما کمک مینمود. شواهد باستانشناسی نشان میدهند که این کورهها به مرور زمان بهبود یافته و به کورههای دوطبقهای تبدیل شدهاند که دما و توزیع حرارت را بهطور بهتری کنترل میکردند. این قبیل کورهها با که نمونههای اولیه آنها در بینالنهرین باستان و مصر نیز یافت شدهاند، امکان کنترل بیشتر بر فرآیند پخت از توزیع یکنواختتر حرارت و دستیابی به دماهای بالاتر را فراهم کردند که منجر به تولید سفالهای پیچیدهتر و مقاومتر شد.
با وجود تمام پیشرفتهای پیشین، ظهور چرخ سفالگری اما نقطه عطف و انقلابی اساسی در صنعتی شدن سفالگری و تولید انبوه سفال بود. با پیدایش اولین چرخهای سفالگری در هزاره پنجم الی ششم پیش از میلاد، به تدریج امکان ساخت ظروف یکنواختتر و دقیقتری فراهم شد که به دماهای پخت بالاتری نیاز داشتند. با این حال انتقال این فناوری و تعامل جهت فراگیر شدن استفاده از چرخهای سفالگری در میان تمدنهای بزرگ جهان باستان، از حدود 4 الی 5 هزار سال پیش از میلاد به وقوع پیوست. همزمان با فراگیرتر شدن چرخ سفالگری در میان جوامع پیشرو باستان، نیاز به ظهور کورههایی که قادر به توزیع یکنواختتر حرارت و تامین دماهای بالاتری باشند بیش از پیش احساس شد. از این رو، این دوره شاهد ظهور کورههای با هوای برگشتی (downdraft kilns) بود که نسبت به طراحیهای قبلی بهبود یافته و امکان هدایت گازهای گرم از بالا به سمت پایین از طریق محفظه و خروج از دودکش را فراهم مینمود. این طراحی نه تنها بهرهوری سوخت را افزایش داد بلکه امکان توزیع یکنواختتر حرارت و دستیابی به دماهای بالاتر را فراهم کرد که برای تولید سفالینهها و سرامیکهای با کیفیتتر حیاتی بود.
توسعه سبکهای سفالگری با رنگهای قرمز و سیاه در یونان باستان در قرن ششم پیش از میلاد مسیح، منجر به گسترش بیش از پیش مرزهای فناوری کوره شد. این سبکها نیاز به کنترل دقیق بر جو پخت برای دستیابی به رنگهای متمایز خود داشتند. سفالگران یونانی تکنیکهای پیچیده پختی را توسعه دادند که شامل مراحل مختلف reduction–oxidation بود و نشاندهنده درک پیشرفته آنها از فرآیندهای کوره و کنترل جو بود.
حدودا 5 الی 6 سده پس از میلاد مسیح نیز جهان شاهد ظهور کورههای پلهای (climbing kilns) و کورههای اژدها (dragon kilns) در چین بود که سپس به کره، ژاپن و سایر نواحی شرق آسیا اشاعه یافتند. ساختار کورههای پلهای (climbing kilns) متشکل از چندین اتاق یا محفظه متصل به یکدیگر بود که به صورت پلهای طراحی شده بودند و هر محفظه به عنوان بخشی جداگانه در فرآیند پخت عمل میکرد. این قبیل کورهها که بعدها در ژاپن نیز به نام کورههای آناگاما (Anagama kilns) شهرت یافتند، به تولید انبوه سفالهای با کیفیت بالا کمک میکردند و تأثیر قابل توجهی بر تکنیکهای تولید سفال در سایر نقاط شرق آسیا ایفا کردند. کورههای اژدها (dragon kilns) نیز دارای طراحیهای طویلی بودند. این نوع از کورهها به شکل یک تونل ساخته میشدند و به طور معمول در دامنه تپهها قرار میگرفتند. کورهها اژدها به دلیل توان تولید انبوه سفالهای با کیفیت یکنواخت شناخته شده بودند. این کورهها با تولید انبوه سفالهای چینی نقش پررنگی در صادرات این محصولات به سایر نقاط جهان ایفا میکردند.
دوره زمانی | فناوری کورهها و چرخ سفالگری | ویژگیها و نوآوریها |
---|---|---|
دوران باستان | کورههای با هوای بالارو (updraft kilns) | دیوارهای کوره از آجر یا سنگ ساخته شده، دارای اتاق سوختگیری و اتاق پخت، جریان هوا و دود رو به بالا |
هزاره پنجم الی ششم پیش از میلاد | اولین چرخهای سفالگری | امکان ساخت ظروف یکنواختتر و دقیقتر، نیاز به دماهای پخت بالاتر |
حدود 4 الی 5 هزار سال پیش از میلاد | کورههای با هوای برگشتی (downdraft kilns) | هدایت گازهای گرم از بالا به پایین، بهرهوری سوخت و توزیع یکنواخت حرارت |
قرن ششم پیش از میلاد | سبکهای سفالگری با رنگهای قرمز و سیاه در یونان باستان | نیاز به کنترل دقیق جو پخت، تکنیکهای پیچیده reduction–oxidation |
حدود 5 الی 6 سده پس از میلاد | کورههای پلهای (climbing kilns) و کورههای اژدها (dragon kilns) در چین | ساختار پلهای، تولید انبوه سفالهای یکنواخت، تونلی بودن کورهها و قرارگیری در دامنه تپهها. |
کورهها، نمادی از توسعهیافتگی اقتصادی و فرهنگی در جهان باستان
در جهان باستان، وجود کورههای بزرگ و فعالیت مستمر آنها نشاندهنده یک تمدن شهری پویا بود که با توانایی تولید سازمانیافتهی مستمر قادر به برآوردن نیازهای جمعیت رو به رشد آن منطقه و همچنین تسهیل تجارت با مناطق اطراف بود. از این رو، کورهها به نمادی از توسعهیافتگی صنعتی در جهان باستان تبدیل شدند.
به عنوان مثال، در شهر باستانی اوروک که یکی از اولین مراکز شهری شناخته شده در بینالنهرین بود، کورهها نقش اساسی در اقتصاد و زندگی روزمره شهر داشتند. تجارت سفالهای تولید شده در اوروک، هم در داخل شهر و هم با مناطق دیگر، منبع درآمد مهمی برای ساکنان این شهر محسوب میشد. سفالهای تولید شده در کورههای اوروک نمایانگر مهارتهای هنری و زیباییشناسی مردم این شهر بودند. طراحیهای پیچیده و منحصر به فرد روی سفالها نشاندهنده سطح بالای هنر و فرهنگ در اوروک بود. این محصولات نه تنها به عنوان اشیاء کاربردی بلکه به عنوان آثار هنری نیز ارزشمند بودند و در مراسمها و آیینهای مذهبی نقش داشتند.
به همین ترتیب، در تمدن دره سند نیز به مانند بسیاری از تمدنهای بزرگ آن زمان، کورهها نقش مهمی در تولید آجرهای استاندارد داشتند که در ساخت شهر استفاده میشدند. یکنواختی و کیفیت آجرهای تولید شده نشاندهنده سطح پیشرفتهای از کنترل فناوری و تولید متمرکز بود که توسعهیافتگی صنعتی جامعه سند را منعکس میکرد. همچنین تولید و توزیع گسترده سفالینههای تولیدی از این کوره های سفالگری در سراسر منطقه نیز نشاندهنده وجود شبکههای تجاری گسترده بود که جوامع مختلف را به هم پیوند میداد و امکان تبادلات فرهنگی و فناوری را فراهم مینمود. بنابراین کوره سفالگری در زمان باستان، نقش بسیار محوری و پررنگی داشتند، زیرا علاوه بر توسعهیافتگی صنعتی و اقتصادی، موجب توسعه و اشاعه فرهنگ و هنر میان جوامع مختلف نیز میشدند.
نتیجهگیری
سیر در باب کورههای سفالگری باستانی و فرآیند توسعه آنها، حقایق شگرفی را در مورد پیشرفتهای فناوری، اقتصادی و فرهنگی جوامع اولیه انسانی آشکار میکند. از کورههای ساده گودالی در دوره نوسنگی تا ساختارهای پیچیدهتر در یونان باستان و شرق آسیا، همگی نبوغ و خلاقیت گذشتگان ما را منعکس میکنند. مطالعه تکنیکها و دستاوردهای پیشینیان به ما کمک میکند تا درک بهتری از روند تکاملی فناوری کوره داشته باشیم و تأثیرات گسترده آن بر تمدنها در طول تاریخ را نیز بهتر درک کنیم.