ایران تمدنی بزرگ در غرب آسیا و چین نیز تمدنی کهن درشرق قاره آسیا می باشند. این دو کشور روابط گسترده ای در زمینه تجارت، مذهب و روابط سیاسی در طول تاریخ با یکدیگر داشته اند. ارتباط این دو کشور در دوران قبل از اسلام از طریق جاده زمینی معروف به جاده ابریشم انجام می شد. معروف ترین کالایی که از چین به ایران صادر می شد ابریشم بود به همین دلیل مسیر این جاده زمینی را جادة ابریشم نامیدند. ، اما پس از اسلام ارتباط تجاری دو کشور بیشتر از طریق دریا در شهرهای بندری واقع در سواحل جنوب شرقی دریای چین صورت می گرفت.
آنچه می خوانید:
تاثیر هنر سفالگری چین و ایران قبل از اسلام
ارتباط بین این دو کشور در گذر زمان موجب انتقال هنرهای آن ها شده است. با مطالعه و بررسی هنر چین خصوصا هنر سفالگری، تاثیر هنر ایران بر روی ظروف و نقوش و تکنیک های لعابکاری آن ها به وضوح قابل مشاهده می باشد . داستان های کهن چینی نیز این سخن را تأیید می کند که لعاب سربی توسط یک بازرگان ایرانی به چین آورده شده است.
اوج ارتباط میان ایران و چین در قبل از اسلام مربوط به دورة ساسانی می باشد. دراین دوران روابط ایران و چین گسترش بیشتری یافت و رفت و آمد سفرا و نمایندگان سیاسی و همچنین جهانگردان و زائران بودایی چین به ایران رو به افزایش رفت.
در این دوره درکشور چین، درون مقابر، علاوه بر مجسمه های سنتی ساخت چین، مجسمه های سفالینی قرار می دادند که بیشتر آنها از نظر شکل و فرم و نوع پوشش و لباس، چینی نیستند و شبیه قیافه و لباس های مردمان آسیای مرکزی و ایران است همچنین ظروف فلزی ایرانی در این دوره به وسیلة بازرگانان ایرانی به چین راه یافته بود. در این دوران سفال چینی نیز به ایران وارد شد و مورد توجه سفالگران ایرانی قرار گرفت.
نمونه های چینی که به خاطر دگرگونی در شکل و نماد به عنوان پارچ هایی با سری شبیه ققنوس شناخته می شدند در قرن دهم وارد آسیا شدند. سفالگران اسلامی به تقلید از پارچ های چینی لعاب اپک پرداختند و بدین ترتیب، فرم های فلزکاری وارد سفالگری ایرانی شد و سفالگران فرم هایی شبیه پرندگان و جانوران را مورد تقلید قرار دادند. یکی از مشهودترین این تقلیدها متعلق به دورة سلجوقی است، که نمونه های زیادی از آنها باقی مانده است.
شاید یکی از دلایل رواج این ظروف به سبب ورود اسلام به ایران باشد، چرا که طبق احکام اسلامی خوردن و نوشیدن در ظروف زرین و سیمین حرام بود و همین امر باعث شد که از رونق فلزکاری کاسته شود. اما هنرمندان ایرانی از نبوغ خود استفاده کردند و همان فرم ها را با مواد دیگری مانند آلیاژهای فلزی و سفال ساختند.
تاثیر هنر سفالگری چین بر ایران عصر تیموری و صفوی
با وجود سابقة تاثیرگذاری سفالگری کشور چین بر سفالگری ایران در دوران اسلامی، این تاثیر در دوران تیموری و صفوی، علی الخصوص در زمینة ساخت و تزیین ظروف سلادون و سفید آبی بسیار به چشم می خورد. تزئینات اسلامی عمدتا به صورت آبی و سیاه انجام می شد ولی حرارت بالایی که در کوره های سفالگری چینی سازی چین لازم بود استفاده از رنگ سیاه را محدود می کرد و بنابراین آبی به تنهایی روی بدنه سفید ظروف چینی استفاده می شد. چینی های آبی و سفید به این صورت شکل گرفتند.
در قرن 16 و 17 میلادی، هنر سفالگری چین به طور گسترده بر هنر سفالگری ایران تاثیر گذاشت. شاه عباس صفوی صنعت چینی سازی را بی نهایت پیشرفت داد و صد ها نفر هنرمند چینی ساز را با خانواده هایشان از چین به ایران آورد و در شهر اصفهان ساکن کرد . آنها شیوه چینی سازی را به هنرمندان ایرانی نیز آموزش دادند.
شاه عباس در بنای بزرگی واقع در آدابیر غرفه ای اختصاصی برپا کرد و در آن ظروف چینی را به معرض نمایش عموم قرار داد تا هموطنانش آنها را تماشا کنند و بتوانند این آثار را بررسی و ارزیابی کنند.
با گذشت زمانی طولانی، کارگران ایرانی موفق به ساخت ظروف چینی به رنگ آبی و سفید شدند. البته که ظروف آنها ابتدا متمایل به رنگ بنفش بود و کمی کلفت به نظر می رسید. پس از مدتی هنرمندان چینی ساز ایرانی بر حسب سلیقه هنرمندانه خود و به اقتضای عصر خود با خلاقیت خویش، ظروف چینی را به سبک ملی و ویژگی های هنری ایران شد و با توجه به نیاز های ملت ساختند.
سفال سازی چین نیز تا بسیار تحت تاثیر ایران بود. برای مثال، در ایران، شیوه میناکاری در لعاب زودتر از چین به کار گرفته شده بود. تکنیک گل آبی رنگ با کوبالتر نیز ابتدا در ایران ابداع شد . کوبالتر در قرن پانزدهم میلادی در سفال سازی و لعاب کاری چین به کار می رفت که از ایران وارد این کشور شده بود.
مطالعه آثار و شواهد گذشته نشان می دهد که در دوران صفویه به هنرهای ظریفه من جمله هنر سفالگری بسیار اهمیت می دادند و همچنان ارتباط فرهنگی و هنری زیادی بین ایران و چین برقرار وجود داشت ،اما به گستردگی زمان تیموریان نمی رسید. در خصوص رشد هنر سفالگری و ظروف مینایی در دوران صفوی و مقایسه آن با صنایع دستی دیگر در چین، شوالیه شاردن می گوید:
بیشتر اوقات ممکن است ظروف مینایی ساخته شده در ایران کاملا با محصولات کشور چین اشتباه گرفته شود و نمی توان آثار دو کشور را از یکدیگر تشخیص دهیم. در بسیاری از مواقع ظروف چینی متعلق به ایران از لحاظ زیبایی، جلا نسبت به آثار چین برتری نیز دارند.
نویسندگان شوروی در این خصوص اذعان دارند که در کاشی کاری زیبای ایران در قرن هفدهم تقلید از نمونه های سفال چینی مشاهده می شود اما ظروف کرمانی نسبت به سایر ظروف لعابی کمتر تقلیدی از چین می باشند.
سخن پایانی
همانطور که در بالا اشاره شد هنر سفالگری از نظر فرم آثار و نقاشی و نقوش روی آن ها در دوران اسلامی و پس از آن در دو کشور ایران و چین بسیار تحت تاثیر یکدیگر قرار گرفته است . این تأثیرات را علاوه بر اسناد و مدارکی که از آن زمان باقیمانده به خصوص سالنامه های دربارهای امپراتوران چین و همچنین در آثار هنری باقی مانده می توان مشاهده نمود.